مدیریت دانش(2) تفکر استراتژیک

 

 

تفکر استراتژیک

برداشت بسیاری از اندیشمندان عرصه فرهنگ، اقتصاد و سیاست براین است که یکی از دلایل پیشرفت یا پسرفت جوامع و کشورهای مختلف در دنیای مدرن بسته به میزان برخورداری رهبران، نخبگان، اندیشمندان و مدیران آن جوامع و کشورها از تفکر استراتژیک است. آنان براین باورند که فقدان تفکر استراتژیک در کنار کوته اندیشی و مشغول شدن به روزمرگی موجب عقب ماندگی کشورها و مناطق توسعه نایافته شده است. واقعیت های موجود نیز این حقیقت را به اثبات می رساند که برخورداری از تفکر اسشتراتژیک و بینش عمیق ریشه اصلی موفقیت کشورهای پیشرفته و ممالک پیشرو در عرصه های مختلف تکنولوژیک، اقتصاد و فرهنگ است. نیم نگاهی به جامعه خودمان ایران و نیز مناطقی مثل کردستان به خوبی این واقعیت تلخ را نمایان می سازد که یکی از دلایل پسرفت و یا عقب ماندگی –و یا حتی به تعبیر برخی عقب نگه داشته شدن – ما فقدان تفکر استراتژیک در میان رهبران، سیاستمداران و برنامه ریزان است. بی بهره بودن از تفکر استراتژیک باعث می شود زمامداران یک جامعه در یک فضای محدود، خطی، یک گزینه ای و تک ساحتی خیلی زود در کوچه های بن بست گرفتار آیند. در حالی که استراتژیک اندیشان با کنده شدن از روزمرگی همواره دهها بزرگراه باز فراروی خود می یابند و یا حتی با بهره گیری از فرصت ها می سازند.

و اما تفکر استراتژیک چیست و چه کمکی به رهبران، نخبگان و برنامه ریزان یک جامعه می کند؟ تفکر استراتژیک رویکرد و نگرشی است که فرد یا سازمان – اعم از حزب سیاسی، نهادمدنی یا موسسه تجاری – را وا می دارد به نکات زیر توجه اکید نماید:

1.   هرگز به وضع موجود راضی نشود. براین اساس همواره تحلیل درست و واقع بینانه ای از وضعیت موجود و موقعیتی که در آن قرار دارد را داشته باشد. باید بدانند به لحاظ توانمندی های درونی نقاط قوت و ضعف شان کدام است و کدام نقطه قوت می تواند آنان را در جمع رقبای شان متمایز و صاحب موقعیت برتر بنماید

2.   هرگز برای تدبیر و طراحی آینده به روند گذشته خود اکتفا نکند. براین اساس باید خود را دریک میدان رقابت فرض نموده و علاوه بر تحلیل گذشته خود به وضعیت و برنامه های رقبایش مقایسه نماید. نخبگانی که همچون کردگدن بی توجه به اطراف شان به پیش می تازند و صرفا به صداقت شان مفتخرند خیلی زود از قافله عقب می مانند.

3.   زمان را همواره مدنظر داشته باشند. زمان را یک بی انتها فرض کنند. کسانی که در یک محدوده زمانی مشخص بازی می کنند دلخوش به همین مقطع شده و آینده دور را مورد غفلت قرار می دهند. رهبران  و نخبگان یک جامعه موفق کسانی هستند که به جای پرداختن صرف با زمان حال در پی ترسیم چشم انداز و دورنمایی هستند که دئوست دارند به آن برسند. وقتی چشم انداز داشته باشند تمام رفتارهای زمان حال شان در راستای رسیدن به آن چشم انداز خواهد بود

4.   به جای پرداختن به جزئیات زندگی به وزن خود و سهم خود در میدان رقابت با رقبای شان بپردازند. با این نگرش شاخص های استراتژیک آن هایی خواهند بود که وزن وسهم یک جامعه و کشور را درمقایسه با همسایگان و سایر کشورها و جوامع کم یا زیاد کند

برای اینکه به اهمیت و نقش تفکر استراتژیک پی ببریم کارسختی پیش رو نداریم می توانیم به نمونه هایی از کشورهای مسلح به اسلحه "نگرش استراتژیک "و محروم از آن اشاره کنیم. بیائید کشورهای ایران، ترکیه، مالزی، کره جنوبی و برزیل را که سی چهل سال قبل تقریبا شبیه ما بوده اند را در یک مقطع زمانی سی چهل ساله مقایسه کنیم. ممکن است هرکدام از این ممالک به نسبت گذشته خود خیلی – دقت کنید می گویم خیلی! – پیشرفت داشته باشند اما وقتی اینان را با یکدیگر مقایسه می کنیم. مثلا به عنوان رقیب و یا الگوهای رقیب مشاهده می کنیم که وزن این چهار کشور مثلا در سال 1980 و 2012 چه تغییراتی داشته است. وقتی سخن از وزن جهانی می کنیم می توانیم به ارزش پول ملی، درآمد سرانه، تراز صادرات وواردات (فراورده ای و نه مواد خام!) و قدرت چانه زنی و تاثیر گذاری بر نهادهای بین المللی اشاره کنیم. بی تردید نتیجه این بررسی شگفت انگیز خواهد بود. برخی تنزل و برخی ترقی زیاد داشته اند. تحلیلگران را باور براین است که یکی از دلایل این تفاوت درعملکرد برمی گردد به داشتن یا نداشتن تفکر استراتژیک. کشوری که درلاک افتخارات داخلی فرو می رود و خود را درآئینه می بیند و از خودش خوشش می آید در مقایسه با کشوری که سخت نگاهش به رفتار همسایگان و رقباست و می کوشد با یک نگاه طولانی مدت و استراتژیک نه تنها از فرصت های پیشرو بهره بگیرد بلکه حتی تهدیدهای فرارو را به فرصت مبدل سازد هرگز کارنامه یکسانی نخواهند داشت!

 




موضوعات مرتبط: مدیریتی

تاريخ : | | نویسنده : محمد کمالی دولت ابادی |