استراتژي رقابتي

استراتژي رقابتي

در حال حاضر شرايط فعلي اقتصاد جهاني به گونه اي است كه اغلب كشورها به دنبال دستيابي به جايگاهي رقابتي در سطح بين المللي هستند. به طور سنتي رقابت يك عنصر ايستا و موفقيت و يا شكست در آن به عنوان توليد وابسته است. ليكن در دنياي امروزي و مدرن، رقابت يك عامل پويا است و تكنولوژي هاي نوين محصولات جديد، مرزبندي هاي جديد بازار، فرآيندهاي توليدي جديد و مفاهيم جديد مديريتي منجر به شكل گيري، تغيير و يا حتي از بين بردن مزيت رقابت صنعتي ملي ميشود. تجربيات كشورهايي همچون چين و ژاپن نشان ميدهد تنها دليل موفق شدن اين كشورها، توانايي آن ها در پيشي گرفتن از مفهوم مزيت نسبي ايستا است. كشورهاي فوق از طريق نوآوري هاي علمي و تكنولوژيكي، بزرگ كردن مقياس توليد و توسعه تجارت خارجي توانستند بر محدوديت هاي موجود در منابع خود غلبه نمايند. اين كشورها به اين درك نائل گرديدند كه مزيت نسبي مي تواند از طريق افزايش مهار تها، سرمايه و نيروي كار ايجاد شود و با اصلاح ساختار مي توان محيطي را ايجاد كرد كه به سوي توسعه اقتصادي پيش رود. در اين زمينه بايد توجه داشت كه نميتوان به داشتن تنها يك مزيت رقابتي همانند نيروي كار ارزان اكتفا كرد، چرا كه اين مزيت با حضور كشوري كه داراي نيروي كار ارزان تر است از بين خواهد رفت و بنابراين بايد به دنبال وضعيت بادوام و باثبات در مزيت رقابتي بود.

امروزه استراتژي رقابتي و شاخه هاي محوري آن در مورد تحليل صنعت، تحليل رقبا و تعيين موقعيت استراتژيك به عنوان بخشي پذيرفته شده از فعاليت مديريتي محسوب مي شوند.هر شركتي كه در يك صنعت رقابت مي كند داراي استراتژي رقابتي خواه آشكار يا ضمني است.

 اهميت خاصي كه امروزه شركت هاي مختلف در آمريكا و ديگر كشورها براي تدوين استراتژي قائل هستند، مبين اين عقيده است كه در فرآيند آگاهانه تدوين استراتژي فوايد ارزشمندي نهفته است. از جمله فوايد اين است كه انتخاب استراتژي( اگر نتواند فعاليت هاي بخشهاي اجرايي را تضمين كند) حداقل به مديران شركت اين اطمينان را ميدهد كه سياستهاي اين بخش ها داراي هماهنگي بوده و در راستاي اهداف معيني باشند.




موضوعات مرتبط: مدیریتی

تاريخ : | | نویسنده : محمد کمالی دولت ابادی |